پسربچهی نه سالهی کوچک و کثیف اما پررویی را تصور کنید که یتیم و بیسواد است و در خیابانهای سنتلوییس پرسه میزند و گدایی میکند. ناگهان غریبهای سیاهپوش از دل شبی تاریک در برابرش پدیدار میشود و به او میگوید اگر همراهش شود پروازکردن را به او میآموزد.
مستر ورتیگو روایتی است بسیار جذاب از شصتوهشت سال زندگی والتر کلربورن رالی. والت در کودکی با استاد آهودی همراه میشود تا با آموختن پرواز، به ثروت و شهرت دست یابد. پل آستر در این رمان، با هنر بینظیر داستانگوییاش از همان ابتدا مخاطب را مشتاق میسازد و در سفری پرماجرا و هیجانانگیز با شخصیتهای خارقالعادهی داستان همراه میکند. خواننده پابهپای این آدمهای شگفتانگیز از جادههای پرپیچوخم زندگی میگذرد، نگران سرنوشت و آیندهشان میشود، با پیروزیها و شادیهایشان لبخند میزند و با درد و اندوهشان، غمگین میشود. به قول والت: مگر آدم چه چیز بیشتری از کتاب میخواهد بهجز آنکه چنین شادیها و غمهایی را احساس کند؟
- یادگرفتنش کار آسونی نیست، ولی اگه به حرفم گوش کنی و کارایی رو که میگم انجام بدی، هر دومون میلیونر میشیم.
- تو که همین حالا هم میلیونر هستی. من رو دیگه برای چی میخوای؟
- گردنکلفتِ فسقلیِ بدبخت، من شپش تو جیبم چارقاپ میندازه... دارم بهترین شانسِ زندگیت رو بهت میدم، ولی این شانس فقط یه بار گیرت میاد. قطار پرندهی آبی رو برای ساعت ششونیم صبح رزرو کردم، اگه نعشت رو نرسونی به اون قطار، این آخرین باریه که من رو میبینی.
خرید کتاب مستر ورتیگو
جستجوی کتاب مستر ورتیگو در گودریدز
معرفی کتاب مستر ورتیگو از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب مستر ورتیگو
مستر ورتیگو روایتی است بسیار جذاب از شصتوهشت سال زندگی والتر کلربورن رالی. والت در کودکی با استاد آهودی همراه میشود تا با آموختن پرواز، به ثروت و شهرت دست یابد. پل آستر در این رمان، با هنر بینظیر داستانگوییاش از همان ابتدا مخاطب را مشتاق میسازد و در سفری پرماجرا و هیجانانگیز با شخصیتهای خارقالعادهی داستان همراه میکند. خواننده پابهپای این آدمهای شگفتانگیز از جادههای پرپیچوخم زندگی میگذرد، نگران سرنوشت و آیندهشان میشود، با پیروزیها و شادیهایشان لبخند میزند و با درد و اندوهشان، غمگین میشود. به قول والت: مگر آدم چه چیز بیشتری از کتاب میخواهد بهجز آنکه چنین شادیها و غمهایی را احساس کند؟
- یادگرفتنش کار آسونی نیست، ولی اگه به حرفم گوش کنی و کارایی رو که میگم انجام بدی، هر دومون میلیونر میشیم.
- تو که همین حالا هم میلیونر هستی. من رو دیگه برای چی میخوای؟
- گردنکلفتِ فسقلیِ بدبخت، من شپش تو جیبم چارقاپ میندازه... دارم بهترین شانسِ زندگیت رو بهت میدم، ولی این شانس فقط یه بار گیرت میاد. قطار پرندهی آبی رو برای ساعت ششونیم صبح رزرو کردم، اگه نعشت رو نرسونی به اون قطار، این آخرین باریه که من رو میبینی.
خرید کتاب مستر ورتیگو
جستجوی کتاب مستر ورتیگو در گودریدز